تفسیر نمونه جلد 02 --  سوره بقره / آیه 216 -- حضرت آیت ا.. مکارم شیرازی


 کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ 

 ترجمه:

216 ـ جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شد; در حالى که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است; و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است. و خدا مى داند، و شما نمى دانید.


 آیه گذشته عمدتاً در مورد انفاق اموال بود و در این آیه سخن از انفاق جان ها در راه خداست و این هر دو در میدان فداکارى دوش به دوش یکدیگر قرار دارند.

مى فرماید: «جنگ (با دشمن) بر شما مقرر شده است در حالى که از آن اکراه دارید» (کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ).

تعبیر به «کُتِبَ» (نوشته شده) اشاره به حتمى بودن و قطعى بودن این فرمان الهى است.

«کُرْهٌ» گر چه معنى مصدرى دارد، ولى در اینجا به معنى اسم مفعول یعنى مکروه است و مکروه بودن و ناخوشایند بودن جنگ، اگر چه با دشمن و در راه خدا بوده باشد، ولى براى انسان هاى معمولى یک امر طبیعى است; زیرا در جنگ هم تلف اموال، هم نفوس و هم انواع جراحت ها و مشقت هاست، البته براى عاشقان شهادت در راه حق و کسانى که در سطح بالایى از معرفت قرار دارند، جنگ با دشمنان حق شربت گوارایى است که همچون تشنه کامان به دنبال آن مى روند، و مسلماً حساب آنها از حساب توده مردم، مخصوصاً در آغاز اسلام، جداست.


آن گاه به یک قانون کلى و اصلى اساسى که حاکم بر قوانین تکوینى و تشریعى خداوند است، اشاره مى کند، مى فرماید: «چه بسا شما از چیزى اکراه داشته باشید در حالى که براى شما خیر است و مایه سعادت و خوشبختى» (وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ).


به عکس، کناره گیرى از جنگ و عافیت طلبى ممکن است خوشایند شما باشد در حالى که واقعاً چنین نیست «چه بسا چیزى را دوست داشته باشید و آن براى شما شرّ است» (وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ).

و در پایان مى فرماید: «و خدا مى داند و شما نمى دانید» (وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ).

پروردگار جهان با این لحن قاطع مى فرماید: افراد بشر نباید تشخیص خودشان را در مسائل مربوط به سرنوشتشان حاکم سازند; چرا که علم آنها از هر نظر محدود و ناچیز است و معلوماتشان در برابر مجهولات، همچون قطره اى در برابر دریاست.

همان گونه که در قوانین تکوینى خداوند از اسرار آفرینش همه اشیاء با خبر نیستند و گاه چیزى را بى خاصیت مى شمرند، در حالى که پیشرفت علوم فواید مهم آن را آشکار مى سازد، همچنین در قوانین تشریعى بسیارى از مصالح و مفاسد را نمى دانند لذا ممکن است چیزى را ناخوشایند دارند در حالى که سعادت آنها در آن است یا از چیزى خشنود باشند در حالى که بدبختى آنها در آن است.

آنها با توجه به علم محدود خود، در برابر علم بى پایان خداوند نباید در برابر احکام الهى روى در هم کشند، باید به طور قطع بدانند: خداوندِ رحمان و رحیم، اگر جهاد و زکات و روزه و حج را تشریع کرده، همه به سود آنهاست.

توجه به این حقیقت، روح انضباط و تسلیم در برابر قوانین الهى را در انسان پرورش مى دهد، درک و دید او را از محیط هاى محدود فراتر مى برد و به نامحدود یعنى علم بى پایان خدا، پیوند مى دهد.



آدرس کامل :

برای مشاهده کامل مطلب به اینجا کلیک نمایید

برای مشاهده پوستر مرتبط اینجا را کلیک  کنید


سوره الطلاق آیات 2 و 3

وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا  وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا      


و هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‏ کند.و او را از جائی که گمان ندارد روزی می‏دهد، و هر کس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را می‏کند، خداوند فرمان خود را به انجام می‏رساند، و خدا برای هر چیزی اندازه ‏ای قرار داده است.